آیا ایندر و نرمین با هم ازدواج میکنند؟
مصاحبه با بازیگران سریال روزگار تلخ از جم کلاسیک …
آیا خواهر اندر عاشق محمد کسوالی شده؟
سریال روزگار تلخ که کنان امیرزالی الو ، سلین دمیرآتار و ابرو کجا آغا در آن نقش آفرینی می کنند جای سریال ازل را در شبکه جم گرفته است.
خلاصه سریال:
در یکی از محله های اطراف شهر استانبول دو جوان یکی به نام محمد که جوشکار است و دیگری نرمین که در آرایشگاه مانیکوریست است زندگی می کنند. وضعیت اقتصادی خوبی ندارند ولی تصمیم دارن با هم دیگه ازدواج کنن و زندگی مشترک تشکیل بدن. اونا حاضرن برای هم بمیرن ولی کم کم به دلیل بی پولی نرمین دلسرد میشه و اعتقادشو به رویاهاش از دست میده. محمد سعی می کنه اونو راضی نگه داره و به آینده ای زیبا امیدوار کنه
نرمین هر روز از محله فقیر نشین خودشون میگذره وبه آرایشگاهی میره که انواع اقسام آدم های پولدار و پر زرق و برق اونجا میانبا دیدن اونا و وضع زندگی شون، غصه میخوره که چرا خودش نمی تونه اونطور زندگی کنه.
تا اینکه یه روز فردی به اسم بلکیس (بلقیس) اونو برای مانیکور کردن به خونش دعوت میکنه.
نرمین هم به خونه مجلل با شکوه اون میره – بلکیس با شوهرش صفا و دخترش فیلیز و پسرش اندر زندگی می کنه.
اندر آدم عیاشیه . و با خواهرش فیلیز بر سر اینکه می تونه برای یکبار هم شده واقعا عاشق یه دختر بشه شرط می بندن و از قضا نرمینو می بینه و به خواهرش میگه که میتونه عاشق اون شه. این اتفاق، زندگی سخت و ناامیدانه نرمین رو عوض می کنه اندر خیلی آدم خونسرد و بی ضرری به نظر میرسه ولی خیالاتی که در سر داره می تونه زندگی نرمین رو به جهنم تبدیل کنه.
خلاصه نرمین روز به روز به اندر و زندگی پر از جاه و عظمتش نزدیکتر و از عشق خودش محمد دورتر میشه.
محمد هم وقتی می بینه نرمین دیگه علاقه ای بهش نشون نمیده ته توی قضیه رو درمیاره و اصل قضیه رو می فهمه و میبینه که نرمین داره از دستش میره .
محمد هیچ چاره ای دربرابر اندر نداره جز انتقام. محمد تصمیم می گیره انتقام خودشو از اندر و خانوادش بگیره و برای اینکار یه راه وجود داره واونم پولدار شدنه. آنقدر پولدار شدن که روزی بتونه اندر و خونوادشو به زانوی خودش دربیاره و دست به کار میشه.
این سریال دارای ۵۹ قسمت است و حدود ۶ سال پیش ساخته شده است
خلاصه قسمت آخر روزگار تلخ:
پس از اینکه ایندر و نرمین با یکدیگر آشنا شدند ایندر با طرح نقشه هایی نرمین را اغفال می کند. بدین ترتیب محمد و نرمین از هم جدا می شوند و پس از آن محمد بدنبال
انتقام گیری به سراغ خانواده ایندر می رود.
اما موضوع انتقام از جایی شروع می شود که محمد در یک بخت آزمایی برنده جایزه ای بزرگ شده و پولدار می شود و دنبال راهی برای انتقام ار ایندر می گردد که بهترین راه را برای انتقام اغفال فیلیز می داند. فیلیز خواهر ایندر است.
پس از این اتفاقات نرمین خودکشی می کند و محمد که عشق خود را از داده است بر سر قبر عشقش نرمین رفته و گریه می کند. محمد ایندر را باعث این مصیبت می داند و اسلحه خود را به طرف ایندر می گیرد اما منصرف می شود و از آنجا می رود در حالی که فیلیز در کنار او هست.
خلاصه داستان : محمد و Nermin خیلی عاشق هم هستند . هر دو در حومه استانبول زندگی میکنند و برای اینکه از فقر دور باشن هر روز سخت کار میکنند . تنها هدف اونها ازدواج و داشتن یک خانه خوب است . در حالی که محمد به عنوان یک جوشکار در یک کارخانه کشتی سازی کار می کند . اما مهم نیست چقدر سخت آنها سعی می کنند، آنها فقط هرگز کسب پول کافی برای تحقق بخشیدن به رویای خود را. Ender، یکی از playboys استانبول Nermin و سقوط در عشق با او می بیند.Nermin، که قادر به تحقق بخشیدن به رویاهای خود، ناراحت می شود، مست می کند و بزرگترین اشتباه زندگی خود را…
خلاصه قسمت هفدهم : در این قسمت محمد دوباره به صحنه برگشت و در یک حرکت شجاعانه مبلغ ۳۰۰ هزار دلار از کارمانجی اوغلوها که توسط بکری حمل می شد رو به سرقت برد.
سریال روزگار تلخ
سریال روزگار تلخ
محمد و فیلیز
محمد و نرمین
محمد و فیلیز
فیلیز
محمد و نرمین
عکس های نظرسنجی 